خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: کانون نویسندگان ایران از سال ۱۳۴۷ به عنوان نهادی صنفی و غیرانتفاعی فعالیت خود را با اهدافی به زعم خود فرهنگی و همچنین مبارزه با سانسور آغاز کرد. اعضای هیأت مؤسس این کانون ۴۹ نفر از بزرگان اهل قلم بودند که از میان آنها میتوان به جلال آل احمد، داریوش آشوری، محمود اعتمادزاده، هوشنگ ابتهاج، بهرام بیضایی، علی اصغر خبرهزاده، علی اصغر حاج سیدجوادی، اسماعیل شاهرودی، سیروس طاهباز، سیمین دانشور، احمد اشرف، عبدالله انوار، بیژن الهی، رضا براهنی، یدالله رویایی، اکبر رادی، رضا سیدحسینی، اسماعیل نوری اعلا، سیاوش کسرایی، اسماعیل خویی، نصرت رحمانی، کیومرث منشی زاده، نادر نادرپور و… اشاره کرد.
فعالیتهای سیاسی این کانون همیشه در صدر اخبار بوده است. پس از پیروزی انقلاب نیز چهرههای دیگری عضو این کانون شدند که هرچند از اهالی مهم فرهنگ بودند اما کماکان باز فعالیت سیاسی آن بر فعالیتهای فرهنگیاش میچربید. این کانون تحولات مهمی را از سر گذراند و خود اعضای آن نیز که از پیش از انقلاب بیشتر از مارکسیستها بودند، مدام اختلاف داشته و دست به انشعاب میزدند. در دهههای اخیر نیز اختلافات داخلی این کانون به اوج خود رسید و مواجهات آنها با حکومت نیز بیش از پیش شد، به نحوی که اعضای آن به صورت مداوم بر اثر فعالیتهای سیاسی ضدنظام به حبس محکوم شدند.
فارغ از صورت و محتوای سیاسی کانون نویسندگان ایران، یک مسئله مهم در تاریخ تحولات آن به چشم میخورد؛ اینکه تاکنون و پس از گذشت بیش از پنج دهه از تأسیس کانون، هیچگاه اسناد آن به طور کامل منتشر نشده است. همچنین تاکنون نیز «تاریخ بیغرض» ی از کانون کار نشده است و منابع پژوهشی یا تاریخ شفاهی پیرامون این موضوع صفر و صدی له یا علیه کانون و اعضایش است.
به تازگی اما کتابی با عنوان «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» با عنوان فرعی «۱۲ سال با کانون نویسندگان ایران و اهالی آن از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷» منتشر شده که کاملاً بیطرف به روایت تاریخچه کانون از زمان شروع مباحث درباره ضرورت تأسیس آن تا پایان سال ۵۷ میپردازد و به ارائه اسناد کامل آن میپردازد.
این کتاب که حاصل پژوهشهای چند ساله آراز بارسقیان است توسط انتشارات امیرکبیر با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۷۹۶ صفحه و بهای ۱۶۰ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. متأسفانه با وجود ارزشهای تاریخی بسیار، این کتاب پس از انتشار با توطئه سکوت از طرف عمده رسانهها مواجه شده است. بازخوردهای رسانهای این کتاب منحصر شده به ناسزاها و دشنامهایی که در شبکههای اجتماعی به نویسنده آن نثار میکنند.
آراز بارسقیان نویسنده، مترجم و پژوهشگر پرکار و توانمندی است. او در سال ۱۳۹۲ برای نوشتن نمایشنامه «گام زدن بر یخهای نازک» برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. از جمله ترجمههای منتشر شده او میتوان به این عناوین اشاره کرد: «رئالیسم کاپیتالیستی: آیا آلترناتیو دیگری نیست؟»، «روانسیاست: نئولیبرالیسم و تکنولوژیهای جدید قدرت»، «فئودالیسم اطلاعات: چه کسی پیروز اقتصاد دانش است؟»، «فیلمنامهنویسی آلترناتیو: با موفقیت قواعد را بشکنید»، «ساحل آرمانشهر»، «آگوست در اسیجکانتی»، «بوفالوی آمریکایی»، «پیش از طلوع و پیش از غروب»، «تراموایی به نام هوس»، «تقلای اروس»، «توپولوژی خشونت»، «جدال با شیطان»، «چرخه کنتاکی»، «درخشش ابدی ذهن بیآلایش»، «دفتر یادداشت تریگورین» و… اشاره کرد. او همچنین در حوزه تاریخ شفاهی ادبیات نمایشی در ایران نیز آثاری را به چاپ رسانده است.
خبرگزاری مهر نشست رونمایی و معرفی کتاب «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» را چندی پیش با حضور نصرالله قادری، مصطفی وثوقکیا، حسین شاهمرادی، محمدرضا کردلو و آراز بارسقیان برگزار کرد که گزارش آن را در ادامه خواهید خواند:
پژوهش روی کانون نویسندگان، مانند حضور در میدان مین است
نصرالله قادری در این نشست گفت: آراز بارسقیان پس از شروع کار روی این موضوع من را نیز در جریان گذاشت و به گمانم تا پیش از انتشار نیز سه بار این کتاب را مطالعه کردم. از همان روزها نیز به او گفتم که با این کار روی میدان مین خواهی رفت و از همه طرف به تو هجوم خواهند آورد. کسانی که باید پاسخ بدهند سکوت کرده و کسانی که نباید پاسخ بدهند، شروع به فحاشی میکنند و همین اتفاق هم رخ داد.
وی افزود: اسنادی که در این کتاب به مخاطبان ارائه میشود در انحصار و زندانی هیچ فرد یا نهادی نبوده است. هر پژوهشگری فارغ از عقیده و یا جهتگیریهای سیاسیاش میتواند به مرکز اسناد انقلاب اسلامی رجوع کرده و این اسناد و اسناد دیگر مربوط به دوران پهلوی را تهیه کنند. بنابراین آراز بارسقیان از هیچ رانتی برای دیدن و انتشار این اسناد برخوردار نبوده است. همچنین عمده اسناد این کتاب کوتاه است و محدود است به کار نوشتن اعضا و اسناد خود کانون. پژوهشگر مطلقاً به حوزه اسناد درباره زندگی خصوصی اعضای کانون ورود نکرده است.
قادری ادامه داد: از دهه ۴۰ حزب مستأجر خانه دایی یوسف (جوزف استالین) بر ادبیات و هنر کشور حاکم شد و هنوز هم حاکم است. هرکس که وابسته به این حزب باشد مورد قبول و تأیید است و هرکس که نباشد باید از جریانهای فرهنگی حذف شود. بنیانگذاران اولیه کانون نویسندگان ایران به شدت فعلی سیاسی نبودهاند، اما مثلاً بهآذین در آن دوران بسیار برای افراد دیگر تعیین تکلیف میکرد.
موضع نخست این بود که هرکسی که چند کتاب داشته باشد میتواند عضو کانون شود، اما پیش از انقلاب هرگز نویسندگان مذهبی را به عضویت نمیپذیرفتند، حتی اگر آن نویسندگان کتابهای مهم زیادی را نوشته یا ترجمه کرده باشند نویسنده کتاب «آناتومی ساختار درام» در بخش دیگری از سخنان خود به شرایط عضویت در کانون نویسندگان ایران اشاره کرد و گفت: موضع نخست این بود که هرکسی که چند کتاب داشته باشد میتواند عضو کانون شود، اما پیش از انقلاب هرگز نویسندگان مذهبی را به عضویت نمیپذیرفتند، حتی اگر آن نویسندگان کتابهای مهم زیادی را نوشته یا ترجمه کرده باشند. همچنین یکی از قوانین این بود که متقاضیان نباید به سانسور و رژیم پهلوی کمک کرده باشند، اما زندهیاد نجف دریابندری را که در انتشارات فرانکلین کار میکرد و به ممیزی اشتغال داشت، به عضویت پذیرفتند.
این رماننویس و نمایشنامهنویس در ادامه با اشاره به این نکته که بسیاری از روشنفکران در اوایل پیروزی انقلاب از عضویت در کانون استعفا دادند، گفت: «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» بیطرفانه نوشته شده و موضعی کاملاً پژوهشی دارد. محقق به اسناد کانون نگاهی بیغرض و بیطرف داشته و این باعث شده تا کتاب خواندنی شود.
ادعای «گفتوگو» دارند، اما بدون مطالعه کتاب به نویسندهاش دشنام میدهند
نویسنده رمان «نالههای عشق» در بخش دیگری از سخنان خود به ادعای اعضای کانون نویسندگان ایران به دیالوگ و گفتوگو اشاره کرد و گفت: شبهروشنفکران و اعضای کانون ادعای گفتوگو دارند. آنها میتوانند به کتاب «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» ایراد بگیرند و بگویند که برخی مباحثش اشکال دارد، اما اینکه کتاب را نخوانده به نویسندهاش ناسزا بگویند، اصلاً صورت خوشی ندارد. این خوب نیست که پژوهشی در این سطح با توطئه سکوت مواجه شود.
قادری اضافه کرد: شبه روشنفکران از همان روزهای نخست انتشار «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» دو اتهام و برچسب را به نویسنده آن زدند. نخست اینکه او اسناد موجود در مرکز اسناد انقلاب اسلامی را دیده و در اختیارش بوده پس حتماً حکومتی است. آنها شایعه حکومتی بودن آراز بارسقیان را در سطحی وسیع پراکنده کردند و شایعه هرچه وسیعتر شود باورپذیر خواهد شد. این در صورتی است که هر پژوهشگری میتواند به مرکز اسناد انقلاب اسلامی رجوع کرد و پژوهش خود را بر اساس اسناد آنجا سامان دهد.
وی در ادامه با اشاره به این نکته که کانون نویسندگان هیچگونه نقدی را برنمیتابد، گفت: وضعیت بهگونهای پیش رفته که اگر اکنون کسی بگوید که بالای چشم کانون نویسندگان در آن دوران ابروست، حتماً عامل نظام است. این ادعا نه روشنفکرانه است و نه با ادعای دیالوگ توسط اعضای کانون، همخوانی دارد.
نویسنده نمایشنامه «هنگامی که آسمان شکافت» دومین اتهام روشنفکران به نویسنده کتاب «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» را به این شرح بیان کرد: برخی نیز گفتند که انتشارات این کتاب دولتی و غصبی است و به عنوان زیرمجموعهای از سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت دارد و نویسنده باید پاسخگوی این اتهامات باشد. برفرض اگر همه این اتهامات را هم قبول کنیم، به محتوای کتاب چه ارتباطی دارد؟ خصلت این جماعت در حاشیه ساختن است. در وضعیت سیلان حاشیهها قطعاً کتاب دیده نخواهد شد.
«نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» علیه کانون نویسندگان نیست
قادری بخش دیگری از سخنان خود را به موضعگیری کانون نویسندگان ایران به نویسندگان مذهبی اختصاص داد و گفت: پژوهشی که آراز بارسقیان آن را به سرانجام رسانده علیه کانون نویسندگان نیست. این کتاب اسناد خود آنهاست. به عنوان مثال در کتاب سندی درج شده درباره یکی از کسانی که محمود دولت آبادی به او ایمان کامل داشته است و این سند نشان میدهد که او مخبر ساواک بوده است.
وی افزود: کتاب با این فرضیه نوشته شد که کانون نویسندگان چگونه شکل گرفت و سیر صعودی و نزولیاش در چه برهههایی بود؟ چرا برخی از کانون کنار کشیدند و چقدر اعضا به اساسنامه کانون و چقدر به «قلم» وفادار بودند؟
وی ادامه داد: کانون نویسندگان میگوید که من مدعی اهل قلم یعنی همه کسانی که مینویسند، هستم. با این اوصاف اما آنها پس از انقلاب حتی عبدالکریم سروش را هم به عضویت نپذیرفتند. پس از انتشار کتاب «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» حتی شنیدم که نویسنده را فاشیستی مسیحی خواندند که توسط نظام خریده شده است. ارقام خرید را حتی تا ۵۰۰ میلیون تومان هم عنوان کردهاند. فارغ از این حواشی اما کتاب تشکلی را بررسی کرده که قرار بود به صنف نویسندگان بپردازد، اما تمام توان خود را در کار سیاسی خرج کرد. نویسنده اسناد را کنار هم گذاشته تا بگوید که حقیقت کانون نویسندگان چه بود، هرچند که به نظرم نویسنده برای اینکه پس از انتشار کتابش آماج تهمتها قرار نگیرد، کمی دست به عصا حرکت کرده است.
مذهبیها مخالف روشنفکران نیستند
قادری همچنین به اصلاح یک باور غلط رایج در جریانهای فرهنگی کشور پرداخت و گفت: علیرغم اینکه اعضای کانون همیشه مقابل مذهبیها موضع میگرفتند، مذهبیها هیچ مخالفتی با روشنفکران ندارند. در این دههها باب شده که مذهبیها را مقابل روشنفکران قرار میدهند که درست نیست. مذهبیها با روشنفکرنماها مخالفت دارند و کتاب «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» نیز مقابل روشنفکرنماها موضع دارد.
اگر اکنون کسی بگوید که بالای چشم کانون نویسندگان ابروست، او را عامل نظام معرفی میکنند. این ادعا نه روشنفکرانه است و نه با ادعای دیالوگ توسط اعضای کانون، همخوانی دارد نویسنده کتاب «زن، مذهب، نسل آینده در آثار برگمان» اضافه کرد: عدهای فکر میکنند که نفی کردن همه چیز روشنفکری است. فرمولشان هم این است که به نظام فحش بدهند و مدتی را زندانی شوند و بعد بتوانند پناهندگی بگیرند. طیفی که در این دههها به کانون پیوستهاند، حتی فارسی نویسی را نیز بلد نیستند. آزار بارسقیان به دنبال پاسخ به این سوال بود که چرا کانونی را در ابتدای تاسیسش شخصیتهایی چون جلال آل احمد، بهآذین، بهرام بیضایی و… در آن حضور داشتند، امروزه تهی و خالی از معنا شده است؟ او برای رسیدن به پاسخ دست به جستوجوی گسترده زد و به این نتیجه رسید که در همان دورههای نخستین هم کانون چندان آش دهان سوزی نبوده است و حکایتش مثل حکایت قدیمی لباس پادشاه است.
«نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» یک روایت پژوهشی است
حسین شاهمرادی، مدیر انتشارات امیرکبیر نیز در این نشست گفت: بسیاری انتظار نداشتند که این کتاب توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شود، چرا که از صفحه نخست اسم انتشارات امیرکبیر وجود دارد. اما چه شد که ما این کتاب را منتشر کردیم؟ نخست اینکه این کار از جنس متون خشک پژوهشی نیست که صرفاً پژوهشگران مخاطب آن باشند. اکنون در دنیا بجای پژوهشهای خشک آکادمیک، روایتهای پژوهشی کار و منتشر میشوند. در این کتاب نیز ما با روایت مواجه هستیم، روایتی که همه زواید را حذف کرده است. گزارههای واقعی تکیهگاه این کتاب است که با روایتی آمیخته با ادبیاتی شیرین ارائه شدهاند.
وی در ادامه با اشاره به این نکته که عامه مردم میتوانند این کتاب را مطالعه کرده و از آن لذت ببرند، گفت: قالب و رویکرد پژوهشی کتاب «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» قابلیت این را دارد که جریان پژوهش در کشور را متحول کند. نکته دیگر این است که کتاب به جای مخاطب نتیجه نمیگیرد و این امر را به خود مخاطبان واگذار میکند. نویسنده به جای مخاطب فکر نکرده و با ارائه بدون قضاوت اسناد و گزارهها نتیجهگیری را به مخاطب واگذار میکند. این احترام به شعور مخاطب است.
شاهمرادی اضافه کرد: کانون نویسندگان ایران از بدو تأسیس، همیشه محل مناقشه بوده است، بدون اینکه اسناد آن در اختیار مردم قرار بگیرد. در این کتاب حداقل اسناد یک برههای ارائه شده تا برخی از حقایق روشن شود. ما این کتاب را برای تمامی کسانی که نامشان در کتاب آمده و اکنون در قید حیاتند و در داخل کشور حضور دارند، فرستادیم. برای برخی از پژوهشگران و اهالی شاخص ادبیات هم کتاب ارسال شده و تاکنون نیز بازخوردهای خوبی از آن گرفتهایم.
فعالیتهای سیاسی کانون بر کنشهای فرهنگیاش میچربد
مصطفی وثوقکیا نیز در این نشست گفت: کانون نویسندگان ایران همیشه یکی از تشکلهای پرمناقشه در کشور بوده است. این کانون در دوران پس از انقلاب به دلایل سیاسی اجازه فعالی نداشته و پیش از انقلاب نیز همیشه با مشکلات داخلی دست و پنجه نرم کرده است.
وی افزود: هرچند که این تشکل مجوز فعالیت نداشت، اما اوایل دهه ۹۰ مجمع خود را تشکیل داد. افرادی در این مجمع به عنوان هیأت مدیره کانون انتخاب شدند که بیشتر سابقه سیاسی داشتند و فعالیتهایشان در این حوزه بر فعالیتهای فرهنگی و قلمیشان میچربید. این در صورتی است که در دهههای گذشته و بویژه در پیش از انقلاب اهالی ادبیات در رأس کانون بودند.
وثوق کیا ادامه داد: جلسات کانون حتی آن زمان که اعضای اصلی و هیأت رییسهاش از اهالی ادبیات بودند، به صورت پنهان برگزار میشد. همانطور که اشاره کردم در دگردیسی کانون پس از انقلاب اهالی سیاست، زمام این تشکل را دست گرفتند و همین موجب مشکلاتی شد و بعضاً حتی به محاکمه و زندانی شدن اعضا انجامید. وضعیت داخلی کانون نیز این روزها بهسامان نیست و جریان روشنفکری ایران نیز با آنها همراهی نمیکند و در اکثر مواقع و بزنگاهها منتقد آنهاست.
روایت «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» منصفانه است
محمدرضا کردلو نیز کلام خود در این نشست را با بحث درباره ضرورت انتشار چنین پژوهشهایی آغاز کرد. وی گفت: در حوزه پژوهشهای تاریخی منتشر شده توسط ناشران حکومتی انتظار این است که یک قرائت رسمی از تاریخ که در آن نگاه صفر و صدی به پدیدهها وجود دارد، ارائه شود. اما کتاب «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» مواجهه طیفی با موضوع دارد. کتاب حتی به طیفهای مختلف ایجاد شده در کانون که نگاهشان به مسائل مختلف، متنوع بود، هم توجه کرده است.
عدهای فکر میکنند که نفی کردن همه چیز روشنفکری است. فرمولشان هم این است که به نظام فحش بدهند و مدتی را زندانی شوند و بعد بتوانند پناهندگی بگیرند. طیفی که در این دههها به کانون پیوستهاند، حتی فارسی نویسی را نیز بلد نیستند وی افزود: در مضمون نیز ما با روایتی منصفانه مواجه هستیم. روایتی که به دور از هرگونه تقدسزاییها و بدبینیها، به بررسی پیرامون یک پدیده پرداخته و بدون هیچ گونه قضاوتی کار را به پایان میرساند. کتاب ترکیبی از روایت، نقل قول، خاطره و پژوهش است، بنابراین هرکسی که به تاریخ معاصر علاقه دارد، میتواند مواجههای منطقی با کتاب داشته باشد.
کردلو ادامه داد: آراز بارسقیان تناقضها و توفیقها را کنار هم روایت کرده است. بزرگترین خدمت کتاب به تاریخ معاصر این است که همه را مجاب به یک تلقی صادقانه از جریانها میکند. برخی از نکات کتاب هم اهمیت خاصی دارند. به عنوان مثال پژوهشگر به مواجهه نیروهای امنیتی با اعضای کانون هم پرداخته است و نیروهای امنیتی جدید میتوانند به بررسی این تجربهها بپردازند. همچنین مخاطب در این کتاب با بیوجه بودن اسطوره سازی از برخی رخدادها و شخصیتها در تاریخ معاصر نیز آشنا میشود. نسل جدید با مطالعه این کتاب درخواهد یافت که واقعه سیاهکل آنطور که توسط برخی بازتاب پیدا کرد، نبود و برای کار انقلابی کردن میتوان به راههای مختلفی فکر کرد.
آتش ممنوع القلمان کی زبانه کشید؟
آراز بارسقیان نویسنده کتاب «نمایندگانِ امر نمایندگانِ کلام» نیز در این نشست گفت: از مرکز اسناد انقلاب اسلامی و همچنین از انتشارات امیرکبیر کمال تشکر را دارم که برای به ثمر رسیدن این پژوهش همکاری کاملی با من داشتند.
وی افزود: در دورهای کتابی را میخواندم که درباره بحث برنامه و بودجه در دولتهای مختلف بود. در آن کتاب به برنامه چهارم توسعه دولت پهلوی دوم اشاره شده بود که تا سال ۱۳۵۲ ادامه داشت و برنامه خوبی بود. بعد اشاره شد که از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶ برنامه پنجم توسعه اجرایی شد که مصادف با جهش قیمت نفت هم بود. بر این اساس سیستمهای برنامهریزی بهم ریخت و کشور دست طایفه هزار فامیل افتاد. بعدها نقل قولی از محمدرضا پهلوی هم منتشر شد که «این دفعه دیگر پول نفت را آتش نمیزنیم.»
بارسقیان ادامه داد: عده بسیاری از نویسندگان و مترجمان و به طور کل اهالی قلم سود چندانی از این درآمدهای نفتی نداشتند. من فصلی را در کتاب به آتش ممنوع القلمان اختصاص دادم که از سال ۵۰ تا ۵۵ را دربر میگیرد. مخالفتهای ممنوع القلمان و ژست انقلابی آنها به دلیل همین حضور نداشتن سر سفره نفت بود. در پرونده اسنادی شاملو سندی بدون تاریخ وجود داشت که در آن اشاره شده که او درخواست کرده بود که قطعه زمینی را که میخواسته در کرج بخرد، با تغییر کاربریاش از کشاورزی به صنعتی موافقت کنند.
این پژوهشگر در توضیح بیشتر درخواست اقتصادی شاملو اشاره کرد: شاملو درخواست خود را به دفتر فرح پهلوی ارائه داده بود. به طور کل دفتر فرح خیلی به احمد شاملو بها میداد و رسماً هوای او را داشت. با این اوصاف اما دفتر ملکه این درخواست را به ساواک ارائه میکند تا اگر این دستگاه امنیتی تأیید کرد، مجوز این تغییر کاربری به شاملو داده شود. ساواک با استعلام از شهرداری با این درخواست مخالفت کرده و جلوی این دادوستد سنگین را میگیرد.
وی اضافه کرد: بنابراین بسیاری از کسانی که از پول نفت منتفع نشدند از سالهای ۵۵ و ۵۶ شروع به مخالفت با رژیم پهلوی کردند. علی اصغر حاج سیدجوادی، رضا براهنی و… از این دسته بودند. اعضای حزب توده هم که از دهه ۳۰ جزو پروتکل بودند، یعنی نباید نفعی به آنها میرسید. این طیفها چون از درآمد زیاد نفت، پولی نصیبشان نمیشد، به طرف انقلابیون غش کرده و دگرگونی بزرگ را صورت دادند. اکثر آنها هم ممنوع القلم بوده و نمیتوانستند کار کنند. رفتار انفجاری آنها به ویژه در شبهای شعر گوته را باید در این راستا ارزیابی کرد. در جریان انقلاب این طیف اوج گرفته و آنقدر با سرعت بالا میروند که اصلاً کانون از دور خارج میشود. اگر دقت کنید خواهید دید که از شهریور ۱۳۵۷ کانون دیگر بیانیهای صادر نکرده است.
بارسقیان در بخش دیگری از سخنان خود به عدم انتشار اسناد کانون نویسندگان اشاره کرد و گفت: از کانون اسناد زیادی وجود دارد. من حدود ۱۲ هزار برگ سند را دیدم و به همین دلیل اصلاً انتظار نداشتم که این حجم از اسناد هیچگاه به مخاطبان ارائه نشود. معلوم نیست که چرا کسی تاکنون روی اسناد کانون پژوهش نکرده بود. البته سال ۱۳۸۳ کتاب «کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک» منتشر شد که مختصری از این اسناد را ارائه کرده بود، اما آن کتاب اکنون به هیچ عنوان در بازار کتاب وجود ندارد.
نظر شما